اگر سر سوزنی شرف، انسانیت و عدالت در وجود این حکومت و همه ی حامیانش وجود می داشت سال ها پیش خودشان را از صحنه ی سیاسی ی مردم ایران جدا می کردند.
گفتم سر سوزن، حتی اگر رونوشتی از این تصویر در این حکومت و حامیانش وجود می داشت به این همه اعتراض های بیش از چهل ساله ی مردم ایران پاسخ می دادند.
چقدر کشته، چقدر شکنجه شده، چقدر بی خانمانی، زندگی های سوخته، شهرهای ویران شده، آینده های بر باد رفته و تجاوز آشکار به گذشته، حال و آینده ی این مرز و بوم شکل گرفته است.
اگر مردم ایران مقاومت خود را در طول همه ی این سال ها ادامه نمی داد، امروز حتی تصوری از حضور آزادی در ایران وجود نمی داشت. اما این مقاومت چون در طیف وسیعی از توده های مردم سازمان یافته نبوده است، حکومت ملایان با انواع حیله های غیر انسانی بین آنها فاصله انداخته است.
گروه های مختلف مردم سرکوب شده اند، هر کدام به بهانه ای. و جریان های سیاسی ی موجود، چه در داخل یا در خارج، به جای آنکه با حفظ اعتقادات خودشان، آن حرکات که علیه حکومت صورت گرفته است را، تایید کنند، از آن فاصله گرفته اند. و همین فاصله ها دست حکومت را برای حداکثر نیرنگ و چپاول کشور باز گذاشته است.
چه باید کرد؟
کشور در آستانه ی انفجار است. مردم در آستانه ی انفجارند.
رنج مردم، بی هویتی ی حکومت و سر درگمی شان در رابطه با مهار شرایط انفجاری، در حال انفجار است. وظیفه ی هر ایرانی، شکستن سدهای بازدارنده ی مقاومت رو به گسترش است. و این سدها باید منفجر شود، حالا چه در چهارچوب حرکت های فردی یا حرکت های سازمانی این مسیر باید دنبال شود.
بیش از چهل سال این سدها دوام آورده اند. بیش از چهل سال مقاومت مردم ایران با وجود همه ی سرکوب های سنگین راه خود را پیدا کرده است. راهی که هر چند هنوز به نتیجه نرسیده است، اما نشان داده است که تنها راه باقی مانده همین است.
هیچ گونه سازشی با این حکومت از سوی مردم ایران شکل نگرفته است و نخواهد گرفت.
این کار را باید کرد. و در خاتمه آنچه باقی خواهد ماند همان است که تاریخ به ما نشان داده است. و آن اینکه پایان هر حکومت مستبد شکست جهان بینی و فیزیکی ی آن خواهد بود.
پیروزی بی شک و بدون تردید از آن مردمی ست که برای حقوقشان، حقوق تاریخی و اندیش ورزشان می جنگند.
کامبیز گیلانی
16.07.2020
Yorumlar